دورنمای وضعیت هنر در دوران هوش مصنوعی
یکی از مباحثی که در عصر جدید پیرامون آثار هنری مطرح شد، از بین رفتن اصالت آنها بود. خلاصهی حرف "والتر بنیامین" این بود که در دورهای که میشود هر چیزی من جمله آثار هنری را روی یک خط تولید گذاشت و هزاران نسخه از آن را بازتولید کرد، آیا میشود دیگر حرفی از "خاص" بودن یک کار هنری زد؟ آیا تابلوی مونالیزا دیگر برای شما "هاله"ی شگفتانگیزی دارد؟ چون آن را در لوور دیدهاید؟ نه، چون آن را هزاران بار اینطرف و آنطرف دیدهاید.
حالا اگر بنیامین در این دورهای که هوش مصنوعی دارد پا میگیرد میبود، چه میگفت؟ اگر اجازه دهید اول بگویم اطلاعی ندارم! و بعد از آن حدس بزنم احتمالاً با وجود هوش مصنوعی، تولید یک اثر هنری در خیلی از موارد تسهیل شود. همین الآنش هوش مصنوعی قابلیت خلق یکسری تصاویر خاص و بعضاً فانتزی را دارد. خودش شروع به ساخت ملودی و آهنگ نیز کرده است. همهی اینها در کل باعث میشود سرعت تولید یک اثر بالا برود.
اما "هنر" یعنی تازگی؛ یعنی خلاقیت؛ یعنی تجلی مفاهیم. هوش مصنوعی خلاقیتش تا کجا میکشد؟ او معنای مفاهیم متعالی را چقدر میفهمد و چقدر میتواند خارج از الگوریتمهای کلیشهای، آنها را در قالب یک اثر بدیع بازآفرینی کند؟ بگذارید مثالی بزنم. چند شب پیش وسط انجام کاری، در چت جیپیتی نوشتم «پیروزی انقلاب اسلامی» و خواستم که به من عکسی بدهد. فکر میکنید خروجی چه بود؟ چیزی شبیه تظاهراتهای ۵۷. موجی از جمعیت به همراه پرچمهای جمهوری اسلامی. همین!
به نظر میرسد هوش مصنوعی حالا حالاها از انسان عقبتر بماند و حداقل در یکسری مفاهیم بزرگ و پر معنا که خود انسان هم نیاز به غور در آنها دارد، دست هوش مصنوعی خالی باشد؛ چون نمیتواند فرآوری فکری چندانی انجام دهد. میگویید نه؟ امتحان کنید! بزنید یک تصویر در توصیف این جمله به من بده: «مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست.» بعد خروجی را با اثر «هرگز مبادِ» مرحوم استاد حبیبالله صادقی مقایسه کنید. بدرود!
✍🏼 یادداشت هستهی هنر و رسانه به قلم سید محمداحسان نجفیفر؛ دانشجوی ورودی ۱۳۹۸ کارشناسی ارشد پیوسته، رشتهی معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات، گرایش سیاستگذاری فرهنگی، دانشگاه امام صادق(ع)
🎙شما میتوانید این یادداشت را با صدای گرم مهدی خاوری نیز بشنوید: